دمک

لغت نامه دهخدا

دمک. [ دُ م ُ ] ( ع اِ ) ج ِ دَموک. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به دموک شود.

دمک. [ دَ ] ( ع مص ) نیک دویدن خرگوش. ( دهار ). || ساییدن و آرد مانند کردن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). سودن. ( المصادر زوزنی ) ( از اقرب الموارد ). || استوار کردن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || تاب دادن رسن دلو را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || برجستن فحل بر ناقه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || بالا آمدن آفتاب. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

نیک دویدن خرگوش .

گویش مازنی

/demmek/ شکمو & وبال - مزاحم & تنبک & کوزه ای کوچک که به عنوان درپوش کوزه ی کره گیری از آن استفاده شود

پیشنهاد کاربران

دَمَک =دما . گرما
بکاربردن واژه "دَم" به جای "لحظه، دقیقه، وقت، وهله" و "ایندم" به جای "حال، حالا، فعلا، الان" و "دَمَک" به جای "ثانیه" و "دَموِش، دَمویس" به جای "ساعت ( ابزار ) " و "بَردَم" به جای "ساعت ( زمان ) " و "دَمه" به جای "فُرصَت، زمان مُناسِب" .
...
[مشاهده متن کامل]

واژه "دَم" که برابر "لحظه، دقیقه، زمان، وقت، وهله" می باشد. "ایندم" هم برابر "این لحظه، الان، حالا، حال، فِعلا" است. "دَمَک" داری پیشوند "َک" کوچک کننده است و برابر "دقیقه کوچک، ثانیه" است.
"دَموِش، دَمویس" از دو بخش "دَم" و "وِش، ویس" ساخته شده اند. ما بن واژه ای داریم برابر "وِشتَن" در "نِوِشتن" که برابر "ثبت کردن" است.
بن کنونی آن هم "ویس" می باشد و هم "وِش". پس "دَموِش، دَمویس" برابر "ثبت کننده زمان، ثبت کننده لحظه" می باشد که همان "ساعت" است.
"بَردَم" از پیشوند "بَر" که ریخت دیگری از "اَبَر" است که برابر "بزرگ، زیاد" است. پس "بَردَم" برابر "دقیقه بزرگ، ساعت" است.
"دَمه" هم که گستردن ( =توضیح دادن ) ای ندارد.
بدرود!

دمت یعنی اندکی ، لحظه کوتاه ، چند ثانیه
دمک ( . . ک )
معنای پسوندش چیه

دَمَک :لحظه کوتاه
زمان محدود، زمان کم
لحظه ی کوتاه، ثانیه
کمی ، اندکی

بپرس