دمچی. [ دُ ] ( اِ مرکب ) ( از: دم + چی ، پسوند نسبت ترکی ) به معنی پاردم است. قشقون. ثفر. ( یادداشت مؤلف ). قوشقون و آن جزء از رخت اسب و استر و جز آن که از زیر دم عبور کرده و به زین متصل می گردد تا مانع از پیش آمدگی زین گردد. ( ناظم الاطباء ) ( از لغت محلی شوشتر ). این لغت ترکی است به معنی دوال که زیر دم اسب باشد، به عربی ثفر و به فارسی پاردم و به ترکی قویشقون باشد. ( از آنندراج ).