دموع

لغت نامه دهخدا

دموع. [ دُ ] ( ع اِ ) ج ِ دَمْع. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ترجمان القرآن جرجانی ص 49 ) ( ناظم الاطباء ). ج ِ دمعة. ( دهار ). ج ِ دمع، به معنی اشک چشم از اندوه یا از شادی. ( آنندراج ) ( از غیاث ). و رجوع به دمع شود.
- دموع ایوب ؛ دمع ایوب. بقلةالتسبیح. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ترکیب دمع ایوب در ذیل دمع شود.

فرهنگ فارسی

جمع دمع .

فرهنگ عمید

= دمع

پیشنهاد کاربران

دمع یعنی اشک.
دموع یعنی اشک ها جمع دمع.
دم یعنی خون.
برای یادسپاری آسانتر می توان از زیارات و دعاها استفاده کرد.
لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ‏ الدُّمُوعِ‏ دَماً
بجای اشک بر تو خون می گریم.
...
[مشاهده متن کامل]

شباهت دَم و دَمع خیلی زیاد است دمع یک عین زیادتری دارد در ضمن عین در عربی یعنی چشم، گویا خون چشم می شود: اشک.
اما توضیح بیشتری درباره زیارت ناحیه مقدسه:
برای امام حسین ( ع ) زیارت های مختلفی نقل شده است. یکی از این زیارت ها، زیارتی است که از ناحیه مقدس امام زمان ( ع ) صادر شده و به همین دلیل به زیارت ناحیه مقدسه معروف شده است. این متن، که به نقلی امام زمان ( ع ) با آن جدّ بزرگوار و شهید خود امام حسین ( ع ) را زیارت کرده اند مورد تأیید علمای شیعه قرار گرفته است. در بخشی از زیارت ناحیه مقدسه چنین آمده: فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ‏ الدُّمُوعِ‏ دَماً، حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً عَلَی مَا دَهَاکَ وَ تَلَهُّفاً، حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاکْتِیَاب‏؛صبح و شب برای تو ناله می کنم و بجای اشک بر تو خون می گریم. این کار را به خاطر حسرت خوردن بر تو و از روی ناراحتی و بلایی که بر تو وارد شده و از روی اندوه و حزن بر تو انجام می دهم. تا این که از غم مصیبت ها و غصه ناراحتی بمیرم.
با دقت در متن این زیارت؛ معلوم می شود که این عبارت ها، کنایه از شدّت ناراحتی و غم و اندوه است؛ نه این که معنای حقیقی آن اراده شده باشد.

دموع به معنای اشک ها . جمع مکسر دمع ( اشک )

بپرس