ناامید
دمغ بودن: [ اصطلاح در تداول عامه ]شکسته و مأیوس بودن ، نا امید بودن ، دفعتاً نومید گشتن با امیدواری قلبی، ناگهان مأیوس گشتن. گرفته و افسرده بودن
( ( آرنج روی میز و دست زیر چانه به هیکل باریک و چشم های سبز نگاه کرد که داشت با پسر جوان پشت دخل حرف می زد . فکر کرد "خوش به حال شیرین هیچ وقت دمغ نیست . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 41. ) )
( ( آرنج روی میز و دست زیر چانه به هیکل باریک و چشم های سبز نگاه کرد که داشت با پسر جوان پشت دخل حرف می زد . فکر کرد "خوش به حال شیرین هیچ وقت دمغ نیست . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 41. ) )