دمرو

/damaru/

معنی انگلیسی:
flat, inverse, prone, prostrate

لغت نامه دهخدا

دمرو. [ دَ م َ ] ( ص ، ق ) در اصطلاح عامیانه ، دمر. نگون. منکب. به روی افتاده. بر روی خفته. مقابل ستان. ( یادداشت مؤلف ). مقابل طاقباز. به روی افتاده و پیشانی بر زمین نهاده و دمر خوابیده. ضد ستان خوابیده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دمر شود. || حالت وارون بر زمین نهادگی ظرفی یا کتابی و امثال آن ، چنانکه لب کاسه یا جام یا پیاله ای را بر زمین نهند به جای ته و پایه آن. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به دمر شود.

دمرو. [ دَ م َ ] ( اِ ) قسمی از آلات طرب. نوعی طنبور شبیه به دیگدان و این طنبوری بسیار قدیم است و از نام وصفی آن پیداست که نامی فارسی است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که دمر دراز کشیده : [[ بچه دمروست ]] .
قسمی از آلات طرب .

گویش مازنی

/dameroo/ کسی که با صورت روی زمین افتاده یا خوابیده باشد & اسهالی

دانشنامه عمومی

حالت به روی افتاده و پیشانی بر زمین نهاده را اصطلاحاً دَمَر یا دَمَرو می گویند. اصل این واژه «دیم به رو» است که دیم در فارسی به معنای صورت است.
قرارگیری دمرو ( به انگلیسی: Prone position ) متداول ترین وضعیت در اعمال جراحی ستون مهره و نخاع می باشد. [ ۱] نخست بیمار در وضعیت طاق باز بیهوش گردیده و سپس توسط تیم جراحی به حالت صاف بر روی شکم برگردانده می شود.
• دست ها بر روی جادستی های طرفین قرار می گیرند.
• سر به یک طرف چرخانده شده و با یک پد از گونه و گوش بیمار محافظت می شود.
• در این پوزیشن برای جلوگیری از آسیب رسیدن به چشم ها، به آن ها پماد مخصوصی مالیده می شود.
گونه، قسمت جلویی دنده ها، خارایلیاک پیشین، کشکک و انگشتان پا که می توان با قرار دادن یک بالش در زیر پا از انگشتان محافظت نمود.
لامینکتومی، رگ های واریسی، عمل های جراحی پشت قفسهٔ سینه و سینوس پایلونیدال. [ ۲]
• این پوزیشن پر مخاطره ترین وضعیت از نظر تنفسی است زیرا حرکات طبیعی دستگاه تنفسی و شکم را محدود می کند، بنابراین در این وضعیت باید از دستگاه تهویهٔ مصنوعی استفاده نمود.
• لولهٔ تراشه، خطوط وریدی و وسایل مانیتورینگ باید مرتب بررسی شوند. [ ۳]
• چرخش سر در این وضعیت ممکن است منجر به انسدادسیاهرگ وداج بیرونی وسیاهرگ وداج درونی و در نتیجه اختلال در تخلیهٔ آن ها گردد.
عکس دمروعکس دمرو
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

به رو درافتادن ؛ دمرشدن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .
دُمرُو.
برساخته بر اساس واژه "پِیرو" برای اشاره به کسی که کورکورانه از اندیشه ایی/شخصی/گروهی می پِیرَوَد
درگویش تاتی دَمَرِو ( damarav ) به دور دهان گفته میشود.
به رو خوابیده، خوابیدن شیطانی، برعکس خوابیده.

بپرس