دمخور. [ دَ خوَرْ / خُرْ ] ( نف مرکب ) همدم. همنفس. همنشین و همفکر: دمخور بودن یا نبودن کسی را؛ با وی انیس و جلیس و همدل بودن یا نبودن. سازگار بودن یا نبودن. ( از یادداشت مؤلف ).