دمت

گویش مازنی

/damet/ لگدمال شده – لگدکوب شده

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی دُمْتُ: دوام داشتم (در جمله "مَّا دُمْتُ فِیهِمْ " : تا در میان آنها بودم)
معنی دُمْتَ: ادامه دادی (در جمله "إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَیْهِ قَائِماً " مگر اینکه بالای سرشان بایستی)
معنی مَا: نیست ، نه (مانند:مَا هَـٰذَا بَشَراً:این بشر نیست)- با همه ی (مانند :ضَاقَتْ عَلَیْکُمُ ﭐلْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ :زمین با همه ی فراخیش بر آنان تنگ شد) - تا وقتیکه (مانند:وَأَوْصَانِی بِـﭑلصَّلَوٰةِ وَﭐلزَّکَوٰةِ مَا دُمْتُ حَیّاً :مرا سفارش کرده به ن...
ریشه کلمه:
دوم (۹ بار)

دوام به معنی ثبوت و امتداد است چنانکه در اقرب آمده، در صحاح و مفردات گوید: اصل دوام به معنی سکون و آرامی است گویند «دام الشی‏ء و دام الماء» یعنی شی‏ء آرام شد و آب ایستاد در حدیث آمده «نُهِیَ اَنْ یَبُولَ الْاِنْسانُ فی الْماء الدّائم» یعنی نهی شده انسان در آب ایستاده بول کند. و گویند «ادمت القدر و دوّمتها» یعنی با ریختن آب غلیان دیک را آرام کردم. راغب گوید از همین است که گوئیم «دام الشی‏ء» یعنی زمان بر آن ممتد و زیاد شد. نماز و زکوة را تا زنده‏ام بر من توصیه کرد. ، .

پیشنهاد کاربران

بپرس