دمبال

لغت نامه دهخدا

دمبال. [ دُ ] ( اِ مرکب ) دم و دمب و ذنب. ( ناظم الاطباء ). دنبال. || پشت و پس و عقب. ( ناظم الاطباء ).
- دمبال چشم ؛ گوشه چشم. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به دم و دنبال شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - دنب هر چیز ۲ - عقب چیزی پس چیزی .

گویش مازنی

/dembaal/ دنبال

پیشنهاد کاربران

بپرس