دماغ کسی را به خاک مالیدن

پیشنهاد کاربران

دماغ کسی را به خاک مالیدن ؛ مغلوب و منکوب کردن. شکست سخت دادن و خوار کردن. غرور و تکبر او را شکستن. شخصیت او را خرد کردن. ( یادداشت مؤلف ) . پوزه اش را بخاک مالیدن.
دماغ کسی را به خاک مالیدن: [عامیانه ، کنایه ] او را سخت تنیه کردن.

بپرس