دماس

لغت نامه دهخدا

دماس. [ دِ ] ( ع اِ ) هر چیز که ترا پوشد وپنهان کند. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). || پارچه یا جامه ای است که بر روی مَشک افکنند. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

هر چیز که ترا پوشد و پنهان کند .

گویش مازنی

/demaas/ بچسب – بندکن - برادر

پیشنهاد کاربران

دماس = در گویش مازنی = بردار - بگیر - بچسب - آویزان شو - نگه دار - داشته باش - با دست بگیر -

بپرس