دمار از جایی برخاستن

پیشنهاد کاربران

دمار از جایی برخاستن ؛ دود بلند شدن از آن جای. کنایه از سوختن و ویران شدن آن جای و کشته شدن ساکنان آن :
پشیمانی آنگه نیاید بکار
چو برخیزد از بوم و کشور دمار.
فردوسی.

بپرس