دم گو ؛ مخفف دم گاو. ( آنندراج ) . و رجوع به ترکیب دم گاو شود.
- || کنایه است از احمق. ( از آنندراج ) ( ازغیاث ) .
- || ظاهراً نام فنی از کشتی هم باشد. ( از غیاث ) ( از بهار عجم ) ( آنندراج ) :
شیخنا آمده ای بر سر کشتی بشنو
ریش گاوند مشایخ تو چرائی دم گو.
میرنجات ( از آنندراج ) .
- || کنایه است از احمق. ( از آنندراج ) ( ازغیاث ) .
- || ظاهراً نام فنی از کشتی هم باشد. ( از غیاث ) ( از بهار عجم ) ( آنندراج ) :
شیخنا آمده ای بر سر کشتی بشنو
ریش گاوند مشایخ تو چرائی دم گو.
میرنجات ( از آنندراج ) .