دم کسی به دم کسی رسیدن ؛ نفس کسی به نفس دیگری رسیدن. با وی همدم و همنفس شدن :
گر رسدت دم به دم جبرئیل
نیست قضا ممسک و قدرت بخیل.
نظامی.
- || او را در افسون خود درآوردن. تحت تأثیر قرار دادن.
گر رسدت دم به دم جبرئیل
نیست قضا ممسک و قدرت بخیل.
نظامی.
- || او را در افسون خود درآوردن. تحت تأثیر قرار دادن.