دم و دیم. [ دَ م ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دم و دیمب ( اصطلاح عامیانه ). کنایه است از خواندن و آواز نقاره و حضور شاهدان خوب صورت ، چه دم به معنی حرف زدن و خواندن و دیم به معنی صورت است. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی کتابخانه مؤلف ).
فرهنگ فارسی
دم و دیمب کنایه است از خواندن و آواز نقاره و حضور شاهدان خوب صورت چه دم به معنی حرف زدن و خواندن و دیم به معنی صورت است .