دم و دود از کسی یا قومی برآوردن ؛ آنها را به آتش کشیدن و مغلوب و نابود کردن :
چو بازآیم ایدر ببندم میان
برآرم دم و دود از ایرانیان.
فردوسی.
تو فرزند دیدی به مردی چه کرد
برآورد از ایشان دم و دود و گرد.
فردوسی.
چو بازآیم ایدر ببندم میان
برآرم دم و دود از ایرانیان.
فردوسی.
تو فرزند دیدی به مردی چه کرد
برآورد از ایشان دم و دود و گرد.
فردوسی.