دم فرورفتن ؛ مقابل دم برآمدن است. ( آنندراج ) . فرورفتن. نفس. رفتن نفس به ریه. حبس شدن نفس در سینه :
زبس خروش برافتاده کوه را لرزه
زبس نهیب فرورفته آسمان را دم.
جمال الدین عبدالرزاق ( از آنندراج ) .
زبس خروش برافتاده کوه را لرزه
زبس نهیب فرورفته آسمان را دم.
جمال الدین عبدالرزاق ( از آنندراج ) .