دم دست بودن

پیشنهاد کاربران

دست یافتنی ( آسان )
within someone's reach and within someone's grasp=1. Lit. close enough to be grasped.
2. Fig. almost in the possession of someone.
در دسترس بودن ، نزدیک بودن ، در دسترسی آسان بودن،

بپرس