دم خوش ؛ لحظه خوش. لحظه که به خوشی گذرد. وقتی که به خوشی سر شود. ( از یادداشت مؤلف ) :
دل خوش در دم خوش جوی که چون صبح نخست
گر به جانی بخری یک دم خوش ارزان است
دم خوش بایدت از خویش برون آی چو گل
کزپی یک دم خوش پوست برون زندان است.
اثیرالدین اومانی.
دل خوش در دم خوش جوی که چون صبح نخست
گر به جانی بخری یک دم خوش ارزان است
دم خوش بایدت از خویش برون آی چو گل
کزپی یک دم خوش پوست برون زندان است.
اثیرالدین اومانی.