دم به دم


معنی انگلیسی:
frequently, momentarily, momently, frequent

گویش مازنی

/dem be dem/ پیاپی

پیشنهاد کاربران

پی درپی، ثانیه به ثانیه
لحظه به لحظه پی در پی
دَم به دَم:آرام آرام_لحظه به لحظه
لحظه به لحظه
دقیقه به دقیقه
دم به دم: لحظه به لحظه ، پیاپی.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۸۳ ) .

[گویش کردی ]سینه به سینه،
سریع، لحظه به لحظه، پی در پی، به طور پیوسته، مداوم، مدام، پشت سر هم
پی در پی
لحظه به لحظه، کم کم

دقیقه به دقیقه
لحظه به لحظه
کم کم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس