( دم برآوردن ) (دَ. بَ. وَ دَ ) ۱ - (مص ل . ) تنفس . ۲ - سخنن گفتن . ۳ - (مص م . ) نیست ونابود کردن .
expire (فعل)ب انتها رسیدن، سپری شدن، مردن، سرامدن، منقضی شدن، تمام شدن، بپایان رسیدن، دم براوردنexhale (فعل)بیرون دادن، دم براوردن، زفیر کردن