دم بر هم زدن

پیشنهاد کاربران

دم بر هم زدن ؛ دم برانداختن. کنایه از مانده کردن و دم گیر ساختن. ( آنندراج ) :
چو شیری که آتش ز دم درزند
دم مازیان را به هم برزند.
نظامی.
رجوع به ترکیب دم برانداختن شود.

بپرس