دم بر زدن

فرهنگ معین

( ~. بَ. زَ دَ ) (مص ل . ) ۱ - نفس تازه کردن ، آسودن . ۲ - حرف زدن .

پیشنهاد کاربران

به قچقارباشی فرود آمدند/نشستند و یکبار دم بر زدند. شاهنامه فردوسی
🔸دم بر زدند=استراحت کردند.
دم بر زدن: دم بر زدن در معنی آسودن و آنچه در پارسی امروزین "نفس تازه کردن" گفته می شود.
( ( کنون گاه رزم من آمد فراز
تو دم بر زن، ای گُرد گردن فراز ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۳۷۷. )
:

بپرس