اگر زآنکه خواهی بیابی رها
ز چنگ دم آهنج نر اژدها.
فردوسی.
بدو گفت ای مردم بی بهاببین آن دم آهنج نر اژدها.
فردوسی.
که آن ترک در جنگ نر اژدهاست دم آهنج و در کینه ابر بلاست.
فردوسی.
به خشکی و دریا همی بگذردنهنگ دم آهنج را بشکرد.
فردوسی.
|| کم نفس. ( ناظم الاطباء ). به معنی دماور یعنی ضیق نفس است. ( آنندراج ). || نفس گیر. گیرنده نفس : بر او کارگر خنجر و تیر نیست
دم آهنج کوهیست نخجیر نیست.
اسدی.