دم امدن

لغت نامه دهخدا

( دم آمدن ) دم آمدن. [ دَ م َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول سینه زنان ، با دیگران هم آواز شدن. هم آهنگ با دیگران آواز کردن. نیک هم آهنگ دیگران خواندن : دم بیا! ( یادداشت مؤلف ). || رطوبت گرفتن و نم شدن : دم آمدن زمین ؛ گاورو شدن آن ، یعنی نم شدن آن پس از آبیاری. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( دم آمدن ) در تداول سینه زنان با دیگران هم آواز شدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس