دم از چیزی زدن


معنی انگلیسی:
talk

پیشنهاد کاربران

دم از چیزی زدن ، دم ِ چیزی زدن ؛ کنایت از سخن گفتن از آن و آن را اظهار داشتن و ادعا کردن :
پیوسته دلم دم رضای تو زند
جان در تن من نفس برای تو زند.
خواجه عبداﷲ انصاری.
کسی ز چون و چرا دم نمی تواند زد
...
[مشاهده متن کامل]

که نقشبندحوادث ورای چون و چراست.
انوری.
دگر بهر از او طبل دارا زدند
دم دوستیش آشکارا زدند.
نظامی.
نخستین در از پادشاهی زنم
دم از کار کشورگشایی زنم.
نظامی.
مگر زآن خرابی نوایی زنم
خراباتیان را صلایی زنم.
نظامی.

بپرس