دلگر

لغت نامه دهخدا

دلگر. [ دِ گ َ ] ( اِ ) بُکران طعام باشد و آن طعامی است که بر ته دیگ چسبیده است و بزور کفگیر جدا کنند. ( برهان ) ( آنندراج ). قدری از طعام که در ته دیگ مانده باشد.( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). رجوع به دلگیر شود.

دلگر. [ دُ گ َ ] ( اِ مرکب ) دولگر. سازنده دول. سازنده دُل :
که در شهر عاصی شد آهنگری
بزد درزمان گردن دلگری.
شمسی ( یوسف و زلیخا ).

واژه نامه بختیاریکا

( دل گِر ) مطبوع؛ خوشمزه
( ● ) ؛ دل گیر؛ خوشمزه

پیشنهاد کاربران

آلدیم آلدیم گشته مایه بر انام
خایه ر ا دُلگر درآرد از کنام؟
جالبه. دقیقن دنبال این معنیش بودم ولی تو هیچ کدوم از لغت نامه های تو گوگل نبود. نمی دونم لغت نامه های گوگل کامل نیس یا. . .
بااینکه دهخدای رو گوگل روهم نداشت
ودهخدای کاغذی روهم ک همه نمی تونن بخرن
البته ب زمان وسع حتمن خواهم خرید
دلگر مخفف شده درودگر به منعنی نجار است
نام قدیمی در گویش های اصفهان و شیراز

بپرس