دلکشی. [ دِ ک َ / ک ِ ] ( حامص مرکب ) دلکش بودن. خوش آیندی. ظرافت. زیبائی. خوشی. لطافت. ( از ناظم الاطباء ) : ز دنیا چه دید او بدان دلکشی که من نیز بینم همان دلخوشی.نظامی.رجوع به دلکش شود.