دلواپس
/delvApas/
مترادف دلواپس: پریشان، سراسیمه، مشوش، مضطرب، ناراحت، نگران
متضاد دلواپس: آرام، آسوده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - نگران ناراحت آشفته . ۲ - چشم به راه منتظر . ۳ - ملول .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
دلاپشت
مترادف ها
بیمناک، مشتاق، ارزومند، دلواپس، اندیشناک
مواظب، نگران، مشتاق، ارزومند، دلواپس، مایل
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
دل نگران. [ دِ ن ِ گ َ ] ( ص مرکب ) مضطرب پریشان حواس. که ترسد و نداند چون شود از نیک و بد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . چشم براه. منتظر. ( ناظم الاطباء ) . مشوش سخت منتظر :
کشته غمزه خود را به زیارت دریاب
زآنکه بیچاره همان دل نگرانست که بود.
حافظ.
|| ملول. اندوهگین. ( ناظم الاطباء ) .
کشته غمزه خود را به زیارت دریاب
زآنکه بیچاره همان دل نگرانست که بود.
حافظ.
|| ملول. اندوهگین. ( ناظم الاطباء ) .
مضطرب الاحوال
پریشان حال، مضطرب، دلهره
ناراحت، نگران ، پریشان
پریشان، سراسیمه، مشوش، مضطرب، ناراحت، نگران
نگران . حیران
دل شوره داشتن، نگرانی، مشوش
نگران