دلنواخته

لغت نامه دهخدا

دلنواخته. [ دِ ن َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) نواخته دل. || ( نف مرکب ) که دل را بنوازد. دلنواز :
بر سر سرو بانگ فاختگان
چون طرب رود دلنواختگان.
نظامی.

پیشنهاد کاربران

دلنواخته : آنکه دل او نوازش یافته ، آنکه احساسی رقیق دارد
برسر سرو بانگ فاختگان
چون طرب رودِ دل نواختگان
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 588 )