دلفارد

لغت نامه دهخدا

دلفارد. [ دَ ] ( اِخ ) یکی از دهستانهای نه گانه بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت. این دهستان در جنوب خاوری ساردوئیه واقع است و حدود آن بشرح زیر می باشد: از طرف شمال به دهستان سرویزن از مشرق به دهستان سکون از جنوب به دهستان سبزواران از باختر به دهستان بهرآسمان. آب مزروعی آن از رودخانه دلفارد تأمین میشود که از کوهستان بهرآسمان و سرویزن سرچشمه گرفته و قراء دلفارد را مشروب کرده به رودخانه شور داخل و به رودخانه هلیل ملحق میشود. محصولات عمده آن غلات ، حبوبات ، لبنیات و میوه است. این دهستان از 83 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 1400 تن است. مرکز دهستان قریه کراه میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

پیشنهاد کاربران

سلام وخسته نباشید دررابطه معنی دلفارد میگن مارکوپولو اسمش گذاشته دل به معنی دره وفارد کلمه فرانسه ای یا انگلیسی به معنی خنک سرچشمه رودخانه دلفارد کوه شنگراوحسین لالاوهفت چشمه میباشد که همیشه آب دارند وبه شور میریزند
دل. به معنای دره و فارد. ب معنای فارس
[دره ی فارسی]
با سلام خدمت شما
مرسی از سایت خوبتون
خواستم بگم سربیژن درسته! سرویزن گویش مردم محلیه
بعد درمورد خود جیرفت هم بگم ک خیلی مکانهای تاریخی و گردش گری داره ولی متاسفانه ب دلیل فرهنگ سازی ضعیف شاید گردش گران ازشون با خبر نشن
در کل از نظر اجتماعی وتاریخی خیلی خیلی غنیه

بپرس