دلبسته. [ دِ ب َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) دل داده. دل به چیزی سپرده. دارای تعلّق. با تعلّق خاطر : هر آنکس که پیوسته او بودبزرگی که دلبسته او بود.فردوسی.همراه اگر شتاب کند در سفر تو بیست دل در کسی مبند که دلبسته تو نیست.سعدی ( گلستان ).|| عاشق و معشوق. گرفتار و رنجور. || ستمکش. ( ناظم الاطباء ).
دلبستن. آبستن. وابستن. . از ریشه بوی بسته و بسلنماق گرفته شده است.دلبسته شدن ینی بدون اون نتونی. ینی تمام زندگیت بوی اونو بده. دلبسته شدن ینی اینک مال من شو لطفا. . .واژه دلبسته و وابسته در عشق وجودداره ▪️وﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﯾﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ؟ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ( وابسته ) ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ؛چون ﻣﻔﯿﺪﯼ, ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ( دلبسته ) ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ؛حتی ﺍﮔﺮ ﻣﻔﯿﺪ ﻧﺒﺎﺷﯽ+ عکس و لینک