[ویکی نور] «دلالةالحائرین»، مهم ترین کتاب فلسفی ابن میمون است و هدف اصلی آن تطبیق ظواهر کتاب عهد عتیق با قواعد عقلانی و فلسفی است و از این رو ابن میمون از جمله متفکران بزرگ خردگرا و پیرو اصالت عقل به شمار می رود و شاید در این کار از هم نظایر و امثال خود پیشروتر باشد.
مولف در مقدمه جزء اول کتاب می گوید: من کسی هستم که اگر خود را در تنگنا بیابم و در رساندن حق از راه برهان چاره ای نبینم و در آن کار فقط یک فاضل دانشمند با من موافق باشد و ده هزار جاهل نادان با من مخالف، من جانب آن دانشمند را می گیرم و مذمت آن عد کثیر را به چیزی نمی شمرم و سعی می کنم که آن فاضل یگانه را از حیرتی که دچار آن شده است، رهایی بخشم تا به کمال خود برسد و آسوده خاطر گردد. در جای دیگر از همان مقدمه می گوید: می دانم که مبتدیانی که از بحث و نظر بهره ای ندارند، تنها از بعضی از فصول این مقاله بهره مند می شوند؛ اما کامل متشرع که در حیرت افتاده است، از هم فصول آن بهره مند خواهد شد و از آن لذت بسیار خواهد برد و کسانی که ذهن و دماغشان با اراء نادرست پلید و چرکین شده است و راه های نادرست را درست می دانند، از بیشتر فصول این کتاب دوری خواهند جست. ابن میمون امثال و لغزها و کلماتی را که در تورات آمده است و با عقل ناسازگار می نماید، به معنی لفظی آنها نمی گیرد و سعی می کند همه را تأویل عقلانی کند. روی سخن او با کسانی است که فلسفه و حکمت خوانده اند و با علوم عقلی آشنا هستند و هنگامی که به تورات روی می آوردند، کلمات مبهم و امثال و رموز و اشارات آن را در نمی یابند و نمی دانند که دین خود را چگونه حفظ کنند و به همین جهت در حیرت و سرگردانی می افتند. او به همین مناسبت کتاب خود را دلالة الحائرین نام نهاده است.
ابن میمون علل و اسباب تناقض و تضاد را که در کتاب ها و رسائل دیده می شود، چنین برمی شمارد:
1. گاهی مؤلّف گفتار گوناگون مردمان را با آراء گوناگون آنان بدون ذکر سند جمع می کند و گویند گفتارها را ذکر نمی کند. در چنین کتابی تناقض و تضاد دیده خواهد شد، زیرا اگر دو قضی متناقض در آن دیده شود، ممکن است یکی از آنِ شخصی و دیگری از آنِ شخص دیگر باشد.
2. ممکن است مؤلف، نخست رأیی را برگزیند و سپس از آن رأی برگردد و هر دو رأی را در کتاب خود بیاورد (بدون ذکر عدول خود از رأی نخستین).
مولف در مقدمه جزء اول کتاب می گوید: من کسی هستم که اگر خود را در تنگنا بیابم و در رساندن حق از راه برهان چاره ای نبینم و در آن کار فقط یک فاضل دانشمند با من موافق باشد و ده هزار جاهل نادان با من مخالف، من جانب آن دانشمند را می گیرم و مذمت آن عد کثیر را به چیزی نمی شمرم و سعی می کنم که آن فاضل یگانه را از حیرتی که دچار آن شده است، رهایی بخشم تا به کمال خود برسد و آسوده خاطر گردد. در جای دیگر از همان مقدمه می گوید: می دانم که مبتدیانی که از بحث و نظر بهره ای ندارند، تنها از بعضی از فصول این مقاله بهره مند می شوند؛ اما کامل متشرع که در حیرت افتاده است، از هم فصول آن بهره مند خواهد شد و از آن لذت بسیار خواهد برد و کسانی که ذهن و دماغشان با اراء نادرست پلید و چرکین شده است و راه های نادرست را درست می دانند، از بیشتر فصول این کتاب دوری خواهند جست. ابن میمون امثال و لغزها و کلماتی را که در تورات آمده است و با عقل ناسازگار می نماید، به معنی لفظی آنها نمی گیرد و سعی می کند همه را تأویل عقلانی کند. روی سخن او با کسانی است که فلسفه و حکمت خوانده اند و با علوم عقلی آشنا هستند و هنگامی که به تورات روی می آوردند، کلمات مبهم و امثال و رموز و اشارات آن را در نمی یابند و نمی دانند که دین خود را چگونه حفظ کنند و به همین جهت در حیرت و سرگردانی می افتند. او به همین مناسبت کتاب خود را دلالة الحائرین نام نهاده است.
ابن میمون علل و اسباب تناقض و تضاد را که در کتاب ها و رسائل دیده می شود، چنین برمی شمارد:
1. گاهی مؤلّف گفتار گوناگون مردمان را با آراء گوناگون آنان بدون ذکر سند جمع می کند و گویند گفتارها را ذکر نمی کند. در چنین کتابی تناقض و تضاد دیده خواهد شد، زیرا اگر دو قضی متناقض در آن دیده شود، ممکن است یکی از آنِ شخصی و دیگری از آنِ شخص دیگر باشد.
2. ممکن است مؤلف، نخست رأیی را برگزیند و سپس از آن رأی برگردد و هر دو رأی را در کتاب خود بیاورد (بدون ذکر عدول خود از رأی نخستین).
wikinoor: دلالة_الحائرین