brother of the gusset ( n. ) ( also knight of the gusset, squire of the gusset ) [knight of the. . . n. /squire n. ( 2 ) SE gusset]
a pimp, a procurer
مهم ساز. [ م ُ هَِ / م ُ هَِ م م ] ( نف مرکب ) کارساز. || در اصطلاح لوطیان ، مفعول . || در اصطلاح لوطیان ، دلال زنان . ( آنندراج ) .
دلال محبت: [عامیانه، اصطلاح] پا انداز، خانم بیار.
لنبان. [ لَم ْ ] ( ص ، اِ ) زنی را گویند که از قحبگی و فاحشگی گذشته به قیادت و قوادگی مشغول باشد. یعنی کنیزها و دخترخانها به هم رساند و به قحبگی اندازد. ( برهان ) . صاحب آنندراج گوید: لنبان ترکیبی است از لَن به معنی آلت تناسل رجال و دیگر بان که افاده معنی محافظ و نگهبان و مراقب کند :
... [مشاهده متن کامل]
ملامتشان مرا میداشت گفتی
چو مهمانی به بنگاه عروسان
به خود گفتم عجب نبود که نفرت
کنند از صحبت لنبان لبیبان.
نزاری.
خانم بیار. [ ن ُ ] ( ص مرکب ) جاکش. آنکه قوادی کند. آنکه جنده بهر این و آن برد.
پاکش
( لهجه و گویش تهرانی )
نوعی شلوار زنانه /پاانداز، قواد، دلال محبت