دلاعس. [ دُ ع ِ ] ( ع ص ) جمل دلاعس ؛ شتر رام. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). دِلعاس. رجوع به دلعاس شود. || ناقه دلاعس ؛ ناقه سست دفزک و فروهشته گوشت. ( منتهی الارب ). ناقه ستبر فروهشته گوشت. ( از اقرب الموارد ). دلعس.دلعوس. دلعاس. رجوع به دلعاس و دلعس و دلعوس شود.