دِلارین: دِلرین - واژه پارسی - نام دخترانه
دِل: واژه فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) -
قلب، سُوَیدا، جان، روح - درون، ضمیر، باطن، سِرشت، نیّت، اندیشه، وِجدان
.
آرا: سِتاک ( بن فعل ) آراستن
... [مشاهده متن کامل]
.
ین: پسوند نسبت و وابستگی - همانندی و شباهت فارسی
مانند: نوشین، زرّین، سیمین ( سیم در گذشته به معنای نقره ) ، رویین، مِسین، آهنین، پولادین، چوبین، پشمین، خونین، دروغین، نوین، زیرین، زبرین، برین ( بر: بالا ) و. . .
.
معنی: عاشق پیشه، عاشق کُش، دلبند، دلکش، طناز، لَوَند، معشوق، جانان، دلارام،
دلبر، دلربا، دلفریب، عشوه گر، کرشمه گر، فریبنده، دلنشین، گیرا، کاریزما! -
دوست داشتنی، خواستنی، عزیز دل، نازنین، نورچشمی!، عزیز دُرّ دانه ( عزیز دُرّ دونه ) ، سوگلی -
بامزه، شیرین، بانمک، تو دل برو - خوشمزه، جیگر، خوشمل!
دِل: واژه فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) -
قلب، سُوَیدا، جان، روح - درون، ضمیر، باطن، سِرشت، نیّت، اندیشه، وِجدان
.
آرا: سِتاک ( بن فعل ) آراستن
... [مشاهده متن کامل]
.
ین: پسوند نسبت و وابستگی - همانندی و شباهت فارسی
مانند: نوشین، زرّین، سیمین ( سیم در گذشته به معنای نقره ) ، رویین، مِسین، آهنین، پولادین، چوبین، پشمین، خونین، دروغین، نوین، زیرین، زبرین، برین ( بر: بالا ) و. . .
.
معنی: عاشق پیشه، عاشق کُش، دلبند، دلکش، طناز، لَوَند، معشوق، جانان، دلارام،
دلبر، دلربا، دلفریب، عشوه گر، کرشمه گر، فریبنده، دلنشین، گیرا، کاریزما! -
دوست داشتنی، خواستنی، عزیز دل، نازنین، نورچشمی!، عزیز دُرّ دانه ( عزیز دُرّ دونه ) ، سوگلی -
بامزه، شیرین، بانمک، تو دل برو - خوشمزه، جیگر، خوشمل!