دل یا اندرون راست کردن با ؛یکی کردن. موافق ساختن. هماهنگ ساختن. یکسان کردن. برابر ساختن :
زبان و دلت با خرد راست کن
همی ران از آن سان که خواهی سخن.
فردوسی.
دل چو کنی راست با سپاه و رعیت
آیدت از یک رهی دو رستم دستان.
... [مشاهده متن کامل]
ابوحنیفه اسکافی.
و اندرون خود با حق و خلق راست کند. سعدی ( مجالس ) . تعدیل ؛ راست کردن. ( دهار ) ( منتهی الارب ) ( زوزنی ) ( ترجمان القرآن ) . راست و درست کردن. ( آنندراج ) .
زبان و دلت با خرد راست کن
همی ران از آن سان که خواهی سخن.
فردوسی.
دل چو کنی راست با سپاه و رعیت
آیدت از یک رهی دو رستم دستان.
... [مشاهده متن کامل]
ابوحنیفه اسکافی.
و اندرون خود با حق و خلق راست کند. سعدی ( مجالس ) . تعدیل ؛ راست کردن. ( دهار ) ( منتهی الارب ) ( زوزنی ) ( ترجمان القرآن ) . راست و درست کردن. ( آنندراج ) .