بتر زین برف و راه سخت آنست
که آن مه روی بر من دل گران است.
( ویس و رامین ).
نگارا تا تو برمن دل گرانی به چشم من سبک شد زندگانی
همیشه دل گران باشی به بیداد
گران باشد همیشه سنگ و فولاد.
( ویس و رامین ).
دید کز جای برنخاستمش تیره بنشست و دل گران برخاست.
خاقانی.
بی رخت باده نکردیم به جام دل گران شیشه ز محفل برخاست.
میرمعصوم ( از آنندراج ).