دل کسی درهم شکستن

پیشنهاد کاربران

دل کسی درهم شکستن ؛ وی را آزرده خاطر کردن :
درهم شکسته ای دل خاقانی از جفا
تاوان بده ز لعل دوگوهر شکسته ای.
خاقانی.
و رجوع به �بهم درشکستن � در ردیف خود شود. || مغلوب کردن. منکوب کردن : تیمور لشکر بزرگ امیر حسین را درهم شکست. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .
...
[مشاهده متن کامل]

لشکر آز و نیاز و حرص را
خوار دار و لشکرش درهم شکن.
ناصرخسرو.

دل کسی درهم شکستن ؛ وی را آزرده خاطر کردن :
درهم شکسته ای دل خاقانی از جفا
تاوان بده ز لعل دوگوهر شکسته ای.
خاقانی.