دل پرسی. [ دِ پ ُ ] ( حامص مرکب ) احوال پرسی. ( آنندراج ) : دل پرسی رقیب در افسردگی مکن چون زنده نیست مار به افسون چه احتیاج.رفیع ( از آنندراج ).غم نمی بود از ملالت گر بدل پرسی مراسوی ما هم چون غم خود رسم می بود آمدن.صبحی ( از آنندراج ).