دیده یا دل و دیده شستن از شرم ؛ شرم و حیا را از خود دور کردن :
ز سلم و ز تور اندرآمد نخست
دل و دیده از شرم ایشان بشست.
فردوسی.
ز شرم پدر دیدگان را بشست.
فردوسی.
ز سلم و ز تور اندرآمد نخست
دل و دیده از شرم ایشان بشست.
فردوسی.
ز شرم پدر دیدگان را بشست.
فردوسی.