دل و جگر چیزی را بیرون اوردن

پیشنهاد کاربران

دل و جگر چیزی را بیرون آوردن ؛ آنرابهم زدن. نامرتب و مخلوط کردن آن.
دل و جگر چیزی را بیرون آوردن: [عامیانه، کنایه ] چیزی را به هم ریختن، نامرتب و درهم و بر هم کردن.

بپرس