دل دل زدن

لغت نامه دهخدا

دل دل زدن. [ دِ دِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) در اصطلاح عامیانه ، سریعشدن ضربان قلب از دویدن و جز آن. طپیدن دل ، چنانکه دل کسی که بسیار دویده است. اضطراب در دل. طپش در دل پدید آمدن. طپشی در دل پدید آمدن ، و بیشتر از تند رفتن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). نفس نفس زدن. تپش قلب. ضربان شدید و غیرعادی دل. ( فرهنگ لغات عامیانه ). || متردد بودن. شک داشتن. دل دل کردن. دودلی.

فرهنگ فارسی

۱ - در حال اضطراب اضطراب کنان . ۲ - آه زنان . ۳ - متردد در هر امری دو دل .

پیشنهاد کاربران

وقتی بچه یا طرف از ته دلش گریه می کند و دلش شکسته است و ناله می کند دل دل می زند.

بپرس