دل خوشی از کسی یا چیزی نداشتن

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاح -> دل خوشی از کسی / چیزی نداشتن
از کسی / چیزی خشنود نبودن
مثال:
- اهالی روستا دل خوشی از ماموران دولت نداشتند و سعی می کردند مسایلشان را میان خودشان حل کنند.
- آن مرحوم دل خوشی از این حزب بازیها نداشت، گمان می کرد که سر همه شان به جایی بند است.

پیشنهاد کاربران

to be sore at someone=دل خوش از کسی نداشتن
دل خوشی از کسی یا چیزی نداشتن:راضی نبودن ، دلزده بودن ، خاطه ی خوش از آن نداشتن.
( ( زرجو گفت "چطور از پس این همه آدم بر می آیید ؟هیچکدام نمی فهمند دلی خوشی از هیچکدام ندارید . غیر از عروس خانم شاید . " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 65. ) )

بپرس