دل خرما

پیشنهاد کاربران

دل خرما ( خرمابن ) ؛ مغز آن. ماده سپید و نرم و لذیذ چون شیری بسته و منجمد که در سر خرمابن است. قسمتی از نخل که بر سر آن جای دارد چون توده پنیر تر و شیرین است و آنرا بیرون کرده و خورند لیکن پس از برون کردن
...
[مشاهده متن کامل]
آن نخل خشک شود. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . پیه خرما. جامورة. جبذة. جَذَب. جذبة. جمار. جماری. شحمةالنخل. فِتاق. ( از مهذب الاسماء ) . قُلب ، کَثَر، تجمیر؛ دل خرما بریدن. ( تاج المصادر بیهقی ) . قلب ؛ دل خرما کشیدن. ( دهار ) .

بپرس