دل به هم برامدن

پیشنهاد کاربران

دل به هم برآمدن ؛ شوریدن دل. متأثر شدن. تَبغثر : سلطان را از سخن او دل به هم برآمد و آب در دیده بگردانید. ( گلستان سعدی ) . شکایت پیش پدر برد و جامه از تن دردمند برداشت ، پدر را دل به هم برآمد. ( گلستان ) .

بپرس