دل به دریا انداختن ؛ هر چه بادا گویان. دل به دریا کردن. ( از آنندراج ) :
اشرف از گردون نیابی گوهرمطلوب را
تا نیندازی در این ره دل به دریا چون حباب.
سعید اشرف ( از آنندراج ) .
و رجوع به دل به دریا زدن و دل به دریا کردن شود.
اشرف از گردون نیابی گوهرمطلوب را
تا نیندازی در این ره دل به دریا چون حباب.
سعید اشرف ( از آنندراج ) .
و رجوع به دل به دریا زدن و دل به دریا کردن شود.