دل انداختن

لغت نامه دهخدا

دل انداختن. [ دِ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) دل دادن و بی دل شدن. ( آنندراج ). دل باختن. دل از کف دادن :
دل نیندازم اگر تیر تو از جان گذرد
تا نگویند به سهمی سپر انداخته ای.
حیاتی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

دل دادن و بی دل شدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس