دیکشنری
مترجم
بپرس
دل افسرده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
دل افسرده. [ دِ اَ س ُ دَ /دِ ] ( ن مف مرکب ) افسرده دل. غمگین. دل مرده. ناشاد.
فرهنگ فارسی
( صفت ) غمگین اندوهناک افسرده دل .
فرهنگ عمید
افسرده دل، غمناک، اندوهگین، دل تنگ.
مترادف ها
heartsore
(صفت)
غمگین، دل افسرده، دل ریش، دل گرفته
heavy-hearted
(صفت)
افسرده، غمگین، دلتنگ، دل افسرده
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها