دل از راه بردن کسی را ؛ اضلال کردن او را. گمراه کردن. از راه بدرکردن. راه او را زدن. بر او راه زدن :جوان را ره و رای گردان بوددلش بردن از راه آسان بود. سعدی.+ عکس و لینک