دل ارایی

لغت نامه دهخدا

( دل آرایی ) دل آرایی. [ دِ ] ( حامص مرکب ) دل آرائی. دلارایی. حالت و چگونگی دلارا. دل آرا بودن. سبب شادی و نشاط بودن. سبب آرایش دل و تسلی خاطر بودن :
دل شیفتگان را نتوان بست به زنجیر
الا به دل آرایی و شیرینی گفتار.
قطران.
سروها دیدم در باغ و تأمل کردم
قامتی نیست که چون تو به دل آرایی هست.
سعدی.
رجوع به دل آرا و دل آرای و دل آرائی شود.

فرهنگ فارسی

( دل آرایی ) دل آرایی . حالت و چگونگی دلارا .

پیشنهاد کاربران

بپرس